ظن منافقان (قرآن)در این مقاله آیات قرآن مرتبط با ظن منافقان معرفی میشوند. ۱ - ظنّ به نرفتن احزابظنّ منافقان به نرفتن احزاب از اطراف مدینه، حتّى پس از هزيمت آنان: «يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا؛آنها گمان مىكنند هنوز لشكر احزاب نرفتهاند؛ واگر برگردند آنان از ترس دوست مىدارند مىتوانستند در ميان اعراب بادیهنشین پراكنده و پنهان شوند و از اخبار شما جويا گردند؛ و اگر در ميان شما بودند جز اندكى پيكار نمىكردند.» ۲ - ظن در غزوه احزابظنّ و گمان منافقان و بیماردلان مدينه در غزوه احزاب، به فريب بودن وعدههاى خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله: «إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا • وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً؛به خاطر بياوريد زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين شهر بر شما هجوم آوردند و مدينه را محاصره كردند و زمانى را كه چشمها از شدت وحشت خيره شده و دلها به گلوگاه رسيده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مىبرديد. و نيز به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مىگفتند: خدا و پيامبرش جز وعدههاى دروغين به ما ندادهاند.» شأن نزول آيه، مربوط به غزوه خندق است. ۳ - ظن به خداوندزنان و مردان منافق، بدگمان به خداوند: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً؛و نيز مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مىبرند مجازات كند؛ آرى حوادث ناگوارى كه براى مؤمنان انتظار مىكشند تنها بر خودشان فرو مىآيد. خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده كرده؛ و چه بد سرانجامى است!» ۴ - ظن به غیر خودگمان منافقان به تلقّى نمودن هر فريادى عليه خود: «وَ إِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ؛هنگامىكه آنها را مىبينى، ظاهر آراسته آنان تو را درشگفتى فرو مىبرد؛ و اگر سخن بگويند، به سخنانشان گوش فرا مىدهى؛ امّا گويى چوبهاى خشكى هستند كه به ديوار تكيه داده شده است! هر فريادى از هر جا بلند شود بر ضد خود مىپندارند؛ آنها دشمنان واقعى تو هستند، از آنان برحذرباش! خدا آنها را بكشد، چگونه از حق منحرف مىشوند؟!» ۵ - ظن به ایمان به کتب آسمانیگمان منافقان، به ايمان داشتن به قرآن و تمامى کتب آسمانی، در گذشته: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً؛آيا نديدى كسانى را كه گمان مىكنند به آنچه از كتابهاى آسمانى كه بر تو و پيش از تو نازل شده، ايمان آوردهاند، در حالى كه مىخواهند براى داورى نزد طاغوت و حكّام باطل بروند؟! با اينكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند. امّا شيطان مىخواهد آنان را در گمراهى دورى بيفكند.» ۵.۱ - رفتار ناسازگار با ظنارجاع داورى به طاغوت، ناسازگار با ظنّ منافقان، به ايمان آنان به قرآن و ديگر كتب آسمانى: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً؛آيا نديدى كسانى را كه گمان مىكنند به آنچه از كتابهاى آسمانى كه بر تو و پيش از تو نازل شده، ايمان آوردهاند، در حالى كه مىخواهند براى داورى نزد طاغوت و حكّام باطل بروند؟! با اينكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند. امّا شيطان مىخواهد آنان را در گمراهى دورى بيفكند.» ۶ - ظن به شهیدان احدپندار منافقان، درباره زنده ماندن شهيدان جنگ احُد، در صورت پیروزی از آنان: «لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا ... • الَّذِينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ؛و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند؛ ... همان كسانى از منافقان كه به برادران مؤمن خود- در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: اگر آنها از ما پيروى مىكردند، كشته نمىشدند. بگو: (اگر مىتوانيد مرگ افراد را پيشبينى كنيد،) پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مىگوييد!» ۷ - ظن به استفاده از سوگند دروغظنّ منافقان به بهره جستن از سوگندهاى دروغ در قیامت، براى نجات از هلاكت: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ؛به خاطر بياوريد روزى را كه خداوند همه آنها را برمىانگيزد، آنها براى خدا نيز سوگند دروغ ياد مىكنند همانگونه كه امروز براى شما سوگند ياد مىكنند؛ و گمان مىكنند جايگاهى دارند؛ بدانيد آنها دروغگويانند.» ۸ - پانویس۹ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۵۲، برگرفته از مقاله «ظن منافقان». |